فوتبال لرستان چوب بی کفایتی مسولان را می خورد/به حق خود نرسیدیم
اولین بازی که وارد فوتبال شدی را به یاد داری؟
بله –در حدود سالهای 1368 بود که در مدرسه مشغول بازی گل کوچیک بودیم که آقای بهمن محمدی پور بازی من را دید و از من خواست در تمرینات تیم نوجوانان استان شرکت کنم تا قبل از آن حتی نمی دانستم منوچهر آباد (استادیوم فعلی ) کجاست بالاخره در تمرینات شرکت کردم و انتخاب شدم
اولین مربیانی که رسما با تو کار کردند چه کسانی بودند ؟
اولین بار زیر نظر بهمن محمدی پور و حمید زندلشنی فوتبال را آغاز نمودم .
چند سال در
فوتبال حضور داشتی و در چه تیمهایی عضویت داشتی ؟
در حدود 10 سال بطور مستمر در فوتبال بودم و در تیمهای استقلال شهر –
نوجوانان استان –جوانان خوزستان –امید لرستان –صنعت
نفت آبادان –سایپا تهران- نیروی زمینی تهران –فجر خرم
آباد . چند دوره بهمراه تیمهای پایه استان مقامهای قهرمانی و نایب قهرمانی را با
مربیگری استاد نوراله دلیری بدست آورده و مدت زیادی هم کاپیتان این تیمها بودم
در این مدت آیا به تیم ملی دعوت شدی ؟
بله دو بار به تیمهای ملی نوجوانان و جوانان دعوت و انتخاب شدم در تیم نوجوانان مجید جلالی وجوانان بهمن صالح نیا سر مربیان تیم بودند که بازیهای خوبی برای تیم ملی انجام دادم که متاسفانه در تیم ملی جوانان که مصدوم شدم برای شرکت در بازیهای عربستان از اعزام جا ماندم جالب اینجاست مسئولان تیم ملی تا دقایقی قبل از پرواز همه تلاش خود را نمودند که مرا با تیم به عربستان ببرند ولی متاسفانه قسمت نشد !!
بهترین تیمی که خارج از استان در آن بازی کردی کدام تیم بود ؟
تیم صنعت نفت آبادان بود که در مدت 2 سال که دراین تیم بودم بهترین خاطرات زندگی ام را در آن دارم .
بهترین مربی ده سال حضور خود در فوتبال چه کسانی بودند ؟
از نظر فنی نوراله دلیری و مجید جلالی و از نظر اخلاقی علی روزبهایی و بهمن محمدی پور بهترین مربیان من بودند .
چه دلیلی داشت با آن همه استعداد به یکباره از صحنه فوتبال محو شدید ؟
در زمان ما هیچ حمایتی از ما نمی شد مصدوم که می شدیم حتی کسی احوالی از ما نمی گرفت خودمان همه مسائل را پیگیری می کردیم پولی در کار نبود و همه زندگی خود را برای فوتبال گذاشتیم و چیزی عاید ما نشد ما فقط با عشق بازی می کردیم شرایط سنی من هم طوری بود که خانواده ام خیلی اصرار داشتند که به سراغ درس و زندگی بروم و تحت فشار بودم که خودم را از فوتبال جدا کنم متاسفانه ما هیچ حامی نداشتیم و عواملی بود که آدم از فوتبال زده می شد و با هزار افسوس و تاسف فوتبال را در اوج جوانی کنار گذاشتم .
روزی که فوتبال را کنار گذاشتی چه احساسی بهت دست دارد ؟
یکی از تلخ ترین روزهای عمرم بود که هنوزم حسرت جوانیم را می خورم هم سن و سالهای من در حال حاضر مشغول بازی کردن هستند ولی من نه درتیمهای جوان جایی دارم نه در پیشکسوتان .!!!! واقعا احساس عجیبی است خیلی سرخورده شدم در فوتبال !!
عملکرد مسئولان استان تا چه حدی در خداحافظیتان دخیل بود ؟
حتما دخیل بوده فقط این را می توانم بگویم تعجب کردم که شما چطور بعد از سالها سراغی از ما گرفتید نمی دانم چی بگویم ....!!!! بغض گلویم را گرفته !!!!
زمانی که در اوج
جوانی در فوتبال محو شدی عکس العمل هواداران چطور بود ؟
افراد زیادی واقعا تعجب کردند چرا که می دانستند من در سنی نیستم که براحتی از
فوتبال کنار بروم و مدام و به دفعات مکرر از من خواستند که به فوتبال برگردم و
همیشه به من لطف داشتند عده ایی دیگر هم که می دانستند چه سختیهایی می کشیم و کسی حامی و
توجهی نمی کند می گفتند که کار خوبی کردی –یادم
هست در تیم فجر خرم آباد که به یک رده بالاتر وبه لیگ بالاتر صعود کردیم بعنوان
پاداش به ما 5 کیلو گوشت ، 5 عدد تن ماهی و1 کیلو پنیر به ما دادند خانواده ام
وقتی با این وضعیت روبرو شدند واقعا ناراحت می شدند و روز به روز بی انگیزه می شدم
.
رفاقت در آن زمان بهتر بود یا در حال حاضر ؟
ببینید زمانی که من بازی می کردم بازیکنان با عشق و تعصب در کنار هم بودند و قابل قیاس با الان نبود یادم هست برای انجام یک بازی در خارج از استان مسافت بسیار طولانی طی کردیم بدلیل مشکلات نهار را در داخل اتوبوس (کالباس ) خوردیم و با تمام مشکلات روز بازی بازیکنان ذخیره مثل تماشاگر همه ما را تشویق کردند و در نقش هوادار برای بازیکنان فیکس ظاهر شدند .
چه پیشنهادی به مسئولان و بازیکنان دارید ؟
بازیکنان بایستی آستانه صبر خود را بالا ببرند و احترام بگذارند تا احترام ببینند و در کنار بزرگان به کسب تجربیات بپردازند مسئولان هم باید حامی ورزشکار شوند و استعدادهای آنان رادر استان شکوفا کنند واجازه ندهند سرخورده شوند وبراحتی از فوتبال کنار روند .
آیا پیشنهاد دیگری در فوتبال به شما شد ؟
بله در آن سالها سپاهان اصفهان خواهان جدی من بود که متاسفانه من بخاطر بی انگیزه گی که داشتم عطای فوتبال را به لقایش بخشیدم .
بهترین و برترین خاطره فوتبال خود را می فرمائید ؟
دعوت به تیم ملی نوجوانان در سال 1369 و بازی در این تیم از بهترین خاطره ام بوده و بازماندن از اعزام به عربستان برای بازیهای قهرمانی جوانان آسیا بخاطر مصدومیت از بدترین خاطراتم می باشد که البته مسئولان تیم تا دقایقی قبل از پرواز زحمات زیادی برای رفع مشکلات انجام دادند که متاسفانه نشد .
از همبازیان صمیمی خودت می توانی چند اسم ببری؟
همه بازیکنان آن سالها از دوستان صمیمی من بودند که حاضرم دست همه آنان را ببوسم که می توان به سپهر خزایی –فرزاد ترابی –مسعود جلیلی –فضل اله و فریبرز حیدری و ... نام برد .
حرف آخر ؟
حرف آخر اینکه اجازه ندهیم بازیکنان با استعداد وآینده دار دل زده شوند و براحتی از مستطیل سبز محو شوند
مصاحبه از احمد موسوی